شایانستان

Shayan's weblog

شایانستان

Shayan's weblog

یهویی نوشت

داشتم تو وب ها می گشتم که یهو یه اتفاق جالب افتاد. 

 

من چون اصولا آدم متدینی نیستم موقع اذون در اوج بیخیالی می زنم پی ام سی حال کنم. 

 

و مامانم چون خانوم با خداییه همیشه می گه: بچه بهت می گم بزن کانالهای ایرانی. اینها چیه می زنی؟  

 

و من چون پسر اصولا مثبتیم اصلا محل نمی ذارم. 

  

اما امروز مامان با یه حالت خاصی اومد... 

 

خیلی عجیب بود... 

 

ـ بزن شبکه ی یک. پایه اذونه.  

 

ـ نمی شه.  

 

یهو مامانم... 

 

یه شوکولات از جیبش در آورد بهم داد!  

 

منم هیپنوتیزم شدم گفتم: چشم مامان. گفتی کدوم شبکه؟  

 

 _ چه می دونم. از اینها نگیر.  

 

منم در همون حالی که داشتم شوکولات رو در اوج رمضون مک می زدم، گفتم: پثم ( چشم )  

 

و اینگونه بود که من توانستم حرف مامان رو بگوشم.  

 

تا حکایت فرهنگی هنری بعدی. همتون رو به خودتون می سپارم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد